چه مسافرت باحالی! از مزایاش بگم فعلا تا برسیم به خاطراتش!
1- خیلی وقت بود در حسرت یه دوربین فیلمبرداری بودم! بالاخره خریدمش!
2- خیلی وقت بود در حسرت یه لپ تاپ بودم! بالاخره خریدمش!
3- خیلی وقت بود اعصابم از دست خدا خورد بود! بالاخره باهاش آشتی کردم!
4- خیلی وقت بود تو هیچ قرعه کشی برنده نشده بودم! بالاخره تو این قرعه کشی دوم شدم! گر چه چیز زیادی نیست ولی اینکه طلسم شکست، باز خوبه! تا آخر سال اگه ماشین هم بخرم دیگه نور علی نور می شه! البته برنامه اینه که بخرم! همین جوری پیش برم می شم رفسنجانی! آخه رفسنجانی هم همیشه به اهداف از پیش تعیین شده می رسه!