می خواستم در مورد ویژگیهای خودم براتون بگم. عادت دارم که هر از چند گاهی از دوستام در مورد ایراداتم بپرسم. همه می گن پسر خوبی هستی و از این حرفا و آخرش هم دو سه تا ایراد می گیرن برای خالی نبودن عریضه. یکی از ایراداتی که همه می گیرن اینه که می گن مغروری. من خودم اما فکر می کنم که اصلا غرور تو وجودم نیست ولی چون دوستان می گن تقریبا باورم شده که مغرورم. تنها کسی که بهم نگفت مغروری حسن بود. اون می گه که چیزی که دیگران به چشم غرور می بینن، غرور نیست و در واقع اعتماد به نفس بالاست.
یکی از دوستام بود که اصلا از بدیهام چیزی نمی گفت. فقط می گفت خوبی. تا اینکه یه اتفاقی افتاد و بهم گفت که تو بزدل و ترسویی. نمی دونم مظلوم نمایی می کنی و مغروری و ... تا اینجا به این نتیجه می رسیم که از دید همه بنده آدم مغروری هستم. ولی باید خوشحالی خودم رو از اینکه فهمیدم بزدل و ترسو هستم اعلام کنم. البته آدمها نگاههای گوناگون دارن و نمی شه به خاطر حرف دیگران احساس ناامیدی به آدم دست بده ولی چه خوبه که آدمها همیشه بتونن واقعیتها رو بیان کنن.
من اگر به کسی گفتم خوب یا بد هستی، به این دلیله که واقعا از نظر من همون آدمه و دلیلی نمی بینم به خاطر مصلحت چیز دیگه ای بگم. خیلی ناراحت شدم که یکی که خیلی دوستش داشتم بهم گفت بزدل! ولی شاید من نسبت به کسانی که این دوست عزیز می بینه بزدل باشم و سعی می کنم هر چه سریعتر این خصلت رو از خودم دور کنم تا شاید دوستمون اقلا اون نگاه قبلیش رو به ما داشته باشه. همیشه به این دوستم می گفتم که من آدمی مثل تو ندیدم. تو اعجوبه ای. و واقعا هم اعجوبه است.
درود بر شما!
بسیار عالیست که چنین انتقاد پذیرید٬ من خیلی از مواقع اینچنین نبودهام و نیستم.
واکنش در برابر انتقاد سازنده ضعف بزرگی است.
آینه چون رای تو بنمود راست
خود شکن آیینه شکستن خطاست!
بدرود!
Forget What U Can Not Forgive &
Forgive What U Can Not Forget!