1- با گریه می نویسم:
از خواب
با گریه پا شدم
دستم هنوز
در گردن بلند تو
آویخته ست
و عطر گیسوان سیاه تو
با لبم
آمیخته ست
دیدار شد میسر و ...
با گریه پا شدم!
2- شب فرو می افتاد
به درون آمدم و پنجره ها را بستم
باد با شاخه درآویخته بود
من درین خانه تنها، تنها
غم عالم به دلم ریخته بود
ناگهان حس کردم:
که کسی
آنجا، بیرون، در باغ،
در پس پنجره ام می گرید ...
صبحگاهان،
شبنم
می چکید از گل سیب
3- آن عشق که دیده گریه آموخت از او
دل در غم او نشست و جان سوخت از او
امروز نگاه کن که جان و دل من
جز یادی و حسرتی چه اندوخت از او
4- بی مرغ، آشیانه چه خالیست!
خالی تر آشیانه مرغی
کز جفت خود جداست!
آه، ای کبوتران سپید شکسته بال
اینک به آشیانه دیرین خوش آمدید!
اما، دلم به غارت رفتست
با آن کبوتران که پریدند،
با آن کبوتران که دریغا
هرگز به خانه بازنگشتند...
5- ای صبح!
ای بشارت فریاد!
امشب، خروس را
در آستان آمدنت
سر بریده اند!
6- گلوی مرغ سحر را بریده اند و،
هنوز
درین شط شفق
آواز سرخ او
جاری است...
7- تا نیاراید گیسوی کبودش را
به شقایقها،
صبح فرخنده
در آیینه نخواهد خندید!
8- گر خون دلی بیهده خوردم، خوردم
چندان که شب و روز شمردم، مردم
آری، همه باخت بود سرتاسر عمر
دستی که به گیسوی تو بردم، بردم.
9- اشعار از هوشنگ ابتهاج
10- برای چند تا از دوستان، لینک یک آهنگ زیبای ترکی که به زبان را که به صورت فلش تهیه شده، فرستادم. هدفم هم بسط فرهنگ گوش دادن به آهنگهای ترکی بود! بعدا فهمیدم که بهتر بود همین جا لینکش رو می ذاشتم! در هر حال از کسانی که از Ebru Gundes و آهنگهای ترکی خوششون نمی آد و این لینک رو دریافت کردن، صمیمانه عذرخواهی می کنم. JOY که خیلی دوست داره!
سلام
زیبا بود
زیبا.......
سلام. با حال بود به ما هم سر بزن
خوشحال میشم..............
چه شعرای قشنگی:)
شعرای خوشگلی بود.کلی خوشم اومد.مرسی که سر زدی به من.شاد باشی جناب من جزیره نشین!