بالاخره پیدات کردم. دنبالت نگشتم، خودت با پای خودت اومدی! ولی می دونی چیکار می خوام بکنم؟ همون بلایی رو که تو سرم ( سر من که نه! سر اون بدبخت بیچاره ساده زودباور مظلوم دلداده!!!) آوردی، سرت می آرم!!
دلسوزیها همه بی فایده بودن! تو لیاقتش رو نداشتی. راستی می دونی از کجا فهمیدم که اومدی؟ شاید باورت نشه ولی از دویست و پنج!!!!
اینو از زبان یه بنده خدا نوشتم اینجا! از من هم کمک خواسته. فکر می کنم کمکش می کنم. جای اون بودم واقعا احساس بسیار بدتری داشتم! ولی دلم می سوزه واسه اونکه اومده! ولی نمی دونه که اومده! ایندفعه خیلی مطمئن تر و بی باک تر اومده. ولی شرایط فرق کرده! خیلی هم فرق کرده!
یا خدا........برس به داده بنده هات ....... مواظب خودت باشی حالا
سلام
خوب می نویسی
امیدوارم موفق باشی
اگه با تبادل لینک موافقی منو خبرم کن