که چی؟

لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشقبازانی چنین مستحق هجرانند

دیگه نمی خواد دنبال کار بگردید. یه کار اومد مارو پیدا کرد!!

کار

سلام.
کسی کار جدید سراغ نداره؟ یه کار نیمه وقت که پول خوبی هم توش باشه! البته از ساعت ۲ بعد از ظهر به بعد! من دیگه نمی خوام تو این شرکت کار کنم. شورشو درآوردن دیگه! در ضمن هر کاری باشه انجام می دیم. از برنامه نویسی گرفته تا برنامه نویسی!!!(تحت وب! بالای وب! اینور وب! اونور وب!!)
اگه خبری شد بگید.
ممنون.

تعطیلات

این چند روز که تعطیل بود فرصت خوبی بود برای خواب. 3 روز کامل خواب و استراحت و فیلم دیدن. توصیه می کنم شما هم این فیلمها رو ببینید:

- Final Destination

- The Ring

- Don Juan

- Black Mask (که البته زیاد جالب نبود!)

فکر نمی کنم تاسال دیگه این فرصت رو دوباره بدست بیارم که به راحتی از دست بدم! البته گاهی وقتها لازمه که آدم همین جور الکی هم که شده وقتش رو هدر بده!

 

 

چه حرفا!!

به نظر شما دختری پیدا می شه که:

- در عین سنتی بودن، با مدرنیته هم آشنا باشه!

- اهل علم و سواد و یادگیری باشه!

- با اخلاق و با ادب باشه!

- نسبت به چیزی متعصب نباشه! چه تعصب به مذهب و دین و چه به چیزای دیگه!

- بیشتر از اینکه به فکر طلا و جواهرات باشه، به فکر پیشرفت و توسعه باشه!

- خانواده خوب و با فرهنگی داشته باشه!

- منطقی باشه!

- چشم هم چشمی نکنه و ...

- با مهریه زیاد مخالف باشه!

- وفادار و نجیب باشه!

- رفتار اجتماعی خوبی داشته باشه!

- خانواده پرجمعیتی نداشته باشه!

- دیدگاههای افراطی درباره چیزی نداشته باشه!

- زبانهای خارجی را بلد باشه یا حداقل بخواد که یاد بگیره!

- از نظر ظاهری هم زیبا باشه و ...

جواب: بله پیدا می شه! ولی اون هم دنبال پسر ایده الی می گرده که :

- در عین سنتی نبودن، با مدرنیته هم آشنا باشه و بتونه ادای سنتی ها را در مواقع ضروری دربیاره!

- اهل علم و سواد و یادگیری نباشه!

- با اخلاق و با ادب باشه!

- نسبت به دین متعصب نباشه!

- بیشتر از اینکه به فکر رفیق بازی و ... باشه، به فکر همسرش باشه!

- خانواده خوب و با فرهنگ و با کلاسی داشته باشه!

- منطقی باشه به این معنی که هر چی من گفتم درسته!

- حسود نباشه!

- با مهریه زیاد مخالف نباشه!

- وفادار و نجیب باشه!

- رفتار اجتماعی خوبی داشته باشه، البته با خانمهای دیگه حرف نزنه!

- خانواده پرجمعیتی نداشته باشه! ترجیحا تک پسر باشه و باباش هم 3 بار سکته ناقص کرده باشه!

- دیدگاههای افراطی درباره چیزی نداشته باشه!

- از نظر ظاهری هم خوش تیپ باشه

- مایه دار و با کلاس باشه!

- ماشین آخرین مدل زیر پاش باشه!

- خونه ویلایی در بهترین نقطه تهران و لوس آنجلس داشته باشه!

- با مسافرتهای اروپایی مخالف نباشه!

- سیگاری و اهل دود نباشه!

- مادرش رو دوست نداشته باشه و به خانوادش اهمیتی قائل نباشه!

- و ...

نتیجه: قبل از اینکه دنبال دختری بگردید، خودتون رو تو آینه نگاه کنید.

 

قصه های واقعی

یکی بود یکی نبود. یه نیمچه برنامه نویسی بود که تو یه شرکتی کار می کرد. این شرکت تابع قوانین کلی کار در ایران بود. پارتی و زیرآب زنی در آن بیداد می کرد!! این نیمچه برنامه نویس ما همه جا را با دانشگاه مقایسه می کرد و فکر می کرد دوستی ها در محیط کار واقعی اند. بعدها فهمید که زیاد هم اینجوریا نیست. برای مثال اگر منتظر بود تا سروری راه بیافته و برنامه خودش رو روش نصب کنه و سرور طی 2 هفته آماده می شد، دلیل عقب افتادن کار،این نیمچه برنامه نویس ما بود. چون نمی دونست اون آقا یا خانمی که مسئول راه اندازی سرور بوده، اطلاعات کافی برای اینکار رو نداشته و برای اینکه کمبود خودش رو جبران کنه هر روز به مدیرش گزارش می داده که این نیمچه برنامه نویس هنوز نیومده برنامه اش رو نصب کنه و سرور آماده بوده!! به هر حال، هر چه بوده گذشته و این نیمچه برنامه نویس ما به این نتیجه رسیده که:

- اگه سرش تو کار خودش باشه، ممکنه مسئول خرابکاریهای دیگران هم شناخته بشه!

- اگه دیگران بلد نیستند سرور راه بیاندازند، برنامه برنامه نویس مشکل داره!

- اگر کسی اسمش رو Admin گذاشت دلیل نمی شه که نصب ویندوز رو بلد باشه چه برسه به IIS یا .NET FrameWork

- اگر بخواد برای Admin دستورالعمل نصب برنامه رو بنویسه حتما باید به طور کامل توضیح بده که مثلا چگونه CD نصب را در داخل CDROM قرار بده و چند بار Next را فشار بده تا برنامه نصب بشه!

- کسی که Admin بانک اطلاعاتی است، دلیل نداره که از بانکهای اطلاعاتی موجود Backup بگیره و این وظیفه برنامه نویس هست که از بانک مورد نیاز خودش Backup بگیره حتی اگه مجوزهای لازم رو نداشته باشه!( اصلا مگه Admin باید بدونه که مجوز یعنی چی؟)

- و ....

بعد از این ماجرا، نیمچه برنامه نویس قصه ما تصمیم گرفت مفهوم واقعی بعضی از کلمات را یاد بگیره. و بعد از رجوع به شرکتهای مختلف به این نتیجه رسید که تعریفهای زیر صادقند.

Admin: یک آدم بی سواد که فقط بلده چند تا عبارت از قبیل IIS، TCP/IP، Internet، DHCP، Active Directory و ... را بلغور کنه و فقط به خاطر سابقه کاری حقوق بگیره!

Administrator Guide: به دستورالعملی اطلاق می شود که یک Admin با تعریف بالا بتواند از طریق آن یک سیستم را راه اندازی و پشتیبانی کند. جزئیات نباید از قلم بیافتد و حتما باید تاکید شود که مثلا برای نصب IIS از CD ویندوز استفاده کرده و با زدن دگمه Eject در روی CDROM و بیرون آمدن محل قرار دادن CD، سی دی مربوطه که باز هم حتما باید تاکید شود که در بازار رضا قابل خرید است، در محل مربوطه قرار داده شود و سپس دگمه Eject دوباره فشر داده شود و ....

پشتیبان سیستم: به هر کسی که در پیاده رو بهش بر می خوریم می توان عنوان پشتیبان سیستم را داد. البته اگه خانم باشه بهتره! دلیل خاصی هم نداره!

مدیر بخش نرم افزار: فردی با تحصیلات دامپیوتر شاخه پشم افزار که فقط بلده حرف بزنه و از بس فک می زنه به نام آقای فکور یا آقایی که فکور دو بر هیچ بهش باخته شناخته می شه!

و تعاریف دیگر که از حوصله بحث خارج است.

کلاغه به خونش نرسید ولی قصه ما هم هنوز مونده! چه شود؟

سس سفید

بالاخره سس سفید خوردم. واقعا وحشتناکه! امروز موقعی که داشتم غذا سفارش می دادم یادم رفت بگم که سس سفید نزنه! برا همین نمی تونستم غذا رو برگردونم. مجبور شدم بخورم و چشمتون روز بد نبینه! من نمی دونم کی این سس سفید رو اختراع کرد! هر کی بوده خدا ازش نگذره!!!

فیلترینگ

سلام.
چه شود. شنیدم که دستگاه فیلترینگ خریدیم اونهم از آمریکا. تمام مشکلاتمون حل بود فقط مونده بود این یکی که به امید خدا حل شد.